سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امیرالمؤمنین علیه‌السلام با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

شاعر : عرفان ابوالحسنی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل

ندارد بی‌تو پایان اشک چشمان ترم انگار          گرفته با همه قوت غریبی در برم انگار

تو که رفتی دگر روز خوشی در زندگانی نیست          فرو رفته به مرداب محن پا تا سرم انگار


مراعات از برای بچه‌ها کردم اگر گفتم          خدا را شاکرم، امروز قدری بهترم انگار

خجالت از تو دارم از امانت داری ام اما          پس از تو بیشتر شرمندۀ پیغمبرم انگار

کشیدم آب غسلت را ز چاه دیدگان خویش          شب تدفین تو می‌رفت جان از پیکرم انگار

توان حتی به زانویم برای راه رفتن نیست          منی که فاتح احزاب و بدر و خیبرم انگار

ببین بعد از تو درد دل فقط با چاه می‌گویم          که می‌شیند فقط چاهی به پای منبرم انگار

خلاصه غصۀ هجر تو دارد می‌کشد من را          تو در خاکی و من شد خاک بر روی سرم انگار

نقد و بررسی

بکار بردن کلمه « انگار» به عنوان ردیف اصلا مناسب نیست و در بعضی ابیات معنی را تغییر داده و نوعی شک و تردید را در ذهن تداعی می کند لذا بهتر است ردیف شعر بالا به کلماتی همچون « زهرا» « قطعا » و یا کلمات مناسب دیگر تغییر داده شود.